شرکتهای دانشبنیان، بهعنوان پیشران توسعه اقتصادی و فناوری در کشور، نقشی کلیدی در تحقق اقتصاد دانشبنیان دارند. این شرکتها بر پایه دانش، نوآوری، تحقیق و توسعه شکل گرفتهاند و بهواسطه ساختار پویا و فناورمحور خود، به جذب و نگهداشت نیروی انسانی متخصص نیازمندند. اما یکی از مهمترین چالشهایی که شرکتهای دانشبنیان ایرانی با آن مواجه هستند، کمبود یا مهاجرت نیروی انسانی متخصص است. این چالش نهتنها رشد و بهرهوری این شرکتها را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه آینده توسعه فناوری و اقتصاد کشور را نیز تهدید میکند.
۱. کمبود نیروی متخصص و عدم تناسب با نیاز بازار
یکی از مشکلات اصلی در اکوسیستم دانشبنیان ایران، عدم تطابق بین آموزشهای دانشگاهی و نیاز واقعی شرکتهاست. بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهی در رشتههای فنی و مهندسی، علیرغم دارا بودن مدرک تحصیلی معتبر، از مهارتهای عملی و کاربردی لازم برای ورود به بازار کار برخوردار نیستند. این فاصله میان دانش نظری و توانمندی عملی، باعث شده شرکتهای دانشبنیان برای جذب نیروهای توانمند، زمان و هزینه زیادی صرف آموزش نیروی تازهکار کنند.
۲. مهاجرت نخبگان و خروج مغزها
یکی از بزرگترین تهدیدها برای شرکتهای دانشبنیان ایرانی، پدیده مهاجرت نخبگان است. بسیاری از نیروهای متخصص و جوانان مستعد، بهدلیل نبود فرصتهای شغلی مناسب، درآمد پایین، محدودیتهای تحقیقاتی، و ناامنیهای اقتصادی یا سیاسی، تصمیم به مهاجرت میگیرند. این خروج سرمایه انسانی، موجب تضعیف زیرساخت نیروی کار در کشور و در نتیجه کاهش توان رقابتی شرکتهای دانشبنیان میشود.
۳. دشواری در جذب نیروهای باتجربه
شرکتهای دانشبنیان، بهویژه در مراحل اولیه رشد خود، توانایی مالی محدودی دارند و در رقابت با شرکتهای بزرگ و تثبیتشده نمیتوانند حقوق و مزایای قابل توجهی به نیروهای متخصص ارائه دهند. همین مسئله باعث میشود که نیروهای باتجربه، ترجیح دهند در سازمانهای بزرگتر، با ثبات شغلی و حقوق بالاتر مشغول به کار شوند. این وضعیت، شرکتهای دانشبنیان را در تنگنای منابع انسانی قرار میدهد.
۴. چالش نگهداشت نیروی انسانی
حتی در مواردی که یک شرکت دانشبنیان موفق به جذب نیروی متخصص میشود، نگهداشتن این نیروها نیز چالشبرانگیز است. عواملی مانند استرسهای کاری، کمبود امکانات رفاهی، فضای کاری محدود، عدم چشمانداز شغلی مشخص، و نبود مسیر رشد حرفهای باعث میشود نیروها بعد از مدتی جذب سازمانهای دیگر شوند یا تصمیم به مهاجرت بگیرند.
۵. فرهنگ کاری و مدیریتی نامتوازن
یکی دیگر از موانع مهم، عدم بلوغ مدیریتی در برخی از شرکتهای دانشبنیان است. بسیاری از بنیانگذاران این شرکتها، اگرچه از دانش فنی بالایی برخوردارند، اما در زمینه مدیریت منابع انسانی، توسعه سازمانی، و رهبری تیم تخصص کافی ندارند. این ضعف مدیریتی ممکن است منجر به نارضایتی کارمندان، افت بهرهوری، و در نهایت ریزش نیروی انسانی شود.
۶. نبود نظام انگیزشی مؤثر
در بسیاری از شرکتهای دانشبنیان، نظامهای تشویقی و انگیزشی مناسب برای نیروی انسانی تعریف نشده است. نداشتن سهام تشویقی، مشارکت در سود شرکت، یا برنامههای ارتقاء شغلی، باعث کاهش انگیزه کارکنان برای ماندگاری در سازمان و تلاش بلندمدت میشود. در مقابل، شرکتهای فناور بینالمللی با ارائه طرحهای تشویقی جذاب، نیروهای مستعد را بهراحتی جذب و حفظ میکنند.
راهکارها و پیشنهادات
برای عبور از این چالشها، مجموعهای از اقدامات هماهنگ در سطح دولت، دانشگاهها و خود شرکتهای دانشبنیان ضروری است:
1. اصلاح نظام آموزشی: باید ارتباط مؤثرتری میان دانشگاهها و صنعت برقرار شود تا فارغالتحصیلان با نیازهای واقعی بازار کار آشنا شده و مهارتهای عملی بیشتری کسب کنند.
2. ایجاد مشوقهای مالی برای ماندگاری نخبگان: دولت میتواند با ارائه تسهیلات مالی، وامهای کمبهره، بیمههای شغلی، و حمایت از کارآفرینی نخبگان، آنها را به ماندن در کشور ترغیب کند.
3. توسعه دورههای مهارتی و بازآموزی تخصصی: مراکز رشد، پارکهای علم و فناوری، و شتابدهندهها میتوانند نقش مهمی در تربیت نیروی انسانی متناسب با نیاز شرکتهای دانشبنیان ایفا کنند.
4. طراحی ساختارهای انگیزشی درونسازمانی: شرکتهای دانشبنیان باید مدلهای مالکیت معنوی، سهامدهی به کارمندان، و ارتقاء جایگاه شغلی را بهعنوان ابزاری برای افزایش وفاداری نیروها بهکار گیرند.
5. تقویت نظام مدیریت منابع انسانی: با استفاده از آموزشهای تخصصی در زمینه رهبری سازمان، ارتباطات مؤثر، و فرهنگسازی سازمانی، میتوان کیفیت مدیریت در شرکتها را ارتقاء داد.
6. ایجاد شبکههای همکاری و اشتراک منابع انسانی: ایجاد بسترهایی برای اشتراکگذاری نیروی انسانی متخصص بین شرکتهای دانشبنیان، بهویژه در پروژههای مشترک، میتواند به بهینهسازی استفاده از منابع کمک کند.

نیروی انسانی متخصص، قلب تپنده شرکتهای دانشبنیان است. بدون تکیه بر منابع انسانی توانمند، تحقق اهداف این شرکتها و نقشآفرینی آنها در توسعه ملی غیرممکن خواهد بود. بنابراین، حل مسئله جذب، نگهداشت و توانمندسازی این نیروها باید در صدر اولویتهای راهبردی کشور قرار گیرد. آینده اقتصاد دانشبنیان ایران، در گرو سرمایهگذاری هدفمند و بلندمدت بر نیروی انسانی است.